سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

با امام کاظم(ع) در سایه قرآن

    نظر
با امام کاظم(ع) در سایه قرآن

http://www.ParsiBlog.com/PhotoAlbum/saidgodari/16.jpg

آداب تلاوت

1ـ صداى زیبا و حزنآور عالـم بزرگوار شیخ مفید(ره) مى نویسد: طبق ادله گذشته, آن حضـرت دانشمنـدتـریـن مـردم زمـانه بـود و بیـش از همه حـافظ کتـاب الهى و خوش صداتریـن آنان در قرائت قرآن بـود. هنگام قرائت, آهسته و حزنآور مى خواند و مى گریست و شنـوندگان هـم گریه مـى کردند, اهل مـدینه او را (زین المجتهدیـن) مـى نامیدند.(1) در روایتـى دیگر آمده است:(و کانت قراته حزنا) یعنـى قرائت آن حضرت حزنآوربـود.(2) به ابرهه مسیحى فرمود: (با کتاب خودت چقدر آشنایى؟ پاسخ داد: به متـن و تاویل آن آگاهم, هشام مى گوید: حضرت کاظم(ع) شروع کرد به قرائت انجیل, آنگاه ابرهه گفت: (حضرت مسیح این چنین مى خوانند و جز او هیچ کسى چنیـن نخوانده است و از پنجاه سال پیـش تا کنون در جستجوى چنیـن شخصیتى بودم) و در ایـن هنگام, ابرهه به دست امام مسلمان شد.(3) 2 ـ ترتیل یعنى حروف کاملا ادا و بیان و وقوف رعایت گردد.
حضـرت کاظم(ع) مـى فـرمایـد: از پیامبـر اکـرم در بـاره معناى (و رتل القـرآن ترتیلا)(4) پرسیدند, در پاسخ فرمود:
بینه تبیانا و لا تنثره نثر الرهل و لا تهذه هذالشعر, قفـوا عند عجائبه و حرکوا به القلوب و لا یکون هم اءحدکم آخر السوره.(5) یعنى قرآن را واضح و کاملا روشـن بیان کن و حروفش را مانند رمل و شـن هایى که باد یکباره مى پاشد بر روى هم نریز و آن را ماننـد شعرخـوانـى پشت سـر هـم و با شتاب مخـوان; نزد شگفتیهاى قـرآن بایستیـد و دلها را بـا آن تکـان دهیـد و همت و نظر شما رسیـدن به آخـر سـوره نباشـد, یعنـى به کیفیت بپردازید نه به کمیت.(6) 3 ـ ارج نهادن به حاملان قرآن آن حضرت در حدیثى از جد بزرگوارش نقل مى فرماید: خداى تعالى بخشنده است و جـود را دوست دارد و کارهاى عالـى را دوست مـى دارد و از کارهاى پست ناخرسنـد است و واقعا از احتـرام به جلال الهى بزرگـداشت سه گروه است:

الف) ریش سفید مسلمان,
ب) امام عادل,
ج) آن کسـى که حامل و تسلیم قـرآن کریـم است به گـونه اى که نه اهل غلـو است و نه از بار تکالیفش شانه خالى مى کند.(7)
4 ـاهداى ثـواب قرائت به معصـومان(ع) علـى بـن مغیره به امام کاظم(ع) مى گـوید: پـدرم از جـد شمـا پـرسیـد آیـا رواست شبـى یک ختـم قـرآن بخـوانـم؟
جد شما فرمود: هر شب. دوباره پرسید: آیا در ماه رمضان هـم؟ جد شما فرمـود: در مـاه رمضـان نیز, جـدم عرض کـرد: بلـى هـر چه تـوانستم.
و برنامه پدرم این بود که در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم مى کرد; و مـن نیز پس از پدر قرآن مى خوانـم بیشتر و گاهى کمتر از پدرم, کـم و زیادیش بستگى داشت به انـدازه فرصت و فراغت و یا کار و سـرگرمـى و نشاط و بیماریـم و هنگام عیـد فطر, قرآنهایـى که خـوانـده بـودم, یک ختمـش را براى رسـول اکرم(ص) یکـى براى على(ع), یکـى براى فاطمه(ع) و همچنیـن براى هر کدام از امامان تا به شما رسید و یکى هـم براى شما قرار مى دادم, از هنگامى که خدا ایـن بینش و حال را به مـن عنـایت کـرده است و در سلک پیـروان شمـا قـرار گـرفته ام.
حال آیا براى خودم نیز پاداشى هست؟ حضرت فرمود: پاداش تـو آن است که در قیامت با آنها هستـى, گفتـم الله اکبـر, آیا چنیـن اجـرى دارم؟ حضـرت سه بار فرمـود: بلى.(8)

شیعه و قرائت قرآن

حضـرت کـاظم به مـردى فـرمـود: آیـا دوست دارى در دنیـا بمـانـى؟ پاسخ داد: بلـى, پرسید: براى چه؟ گفت: به خاطر قرائت قل هـو الله اءحد, آنگاه حضرت ساکت شد و پـس از زمانى گفت: اى حفص! هرکـس از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن را خوب نداند, در عالـم برزخ آموزش داده مى شود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامـش را بالا ببـرد زیرا درجات بهشت به قـدر آیه هاى قـرآن کـریـم است: به قارى گفته مى شـود: بخـوان و ترقـى کـن پـس او مـى خـوانـد و تـرقـى مـى کنـد. حفص گـویـد:
در عمـرم نـدیـدم کسـى را که از امـام کـاظم (ع) بیشتـر خـدا تـرس و به رحمت حق امیدوارباشد و قرآن خواندنـش همراه با حزن بـود و گویا هنگام قرائت به شخصى خطاب مى کند.(9)

پرهیز از بحثهاى بى فایده

همچنانکه امروزه, پـرداختـن به طـرح و حل بسیارى از معماهاى قـرآنـى, وقت گیر, کـم فایـده و مایه غفلت از اهـداف اصلـى قرآن کریـم است, در گذشته نیز مباحثـى چـون مخلـوق بودن یا قـدیـم بودن قرآن, به صـورت مشکلى جنجالـى درآمده بـود و مایه درگیرى و خـونریزىها و اتلاف وقت و... مى شـد. هنگامـى که در ایـن باره از امام کاظم(ع) نظرخـواهـى و گفته شـد مـردم در ایـن بـاره اختلاف دارنـد بـرخـى قرآن را مخلوق مى دانند و بعضى غیر مخلـوق; فرمود: مـن آنچه را آنان مى گـویند, نمى گویم ولى مى گویـم: (انه کلام الله) قرآن سخـن خداست.(10) ایـن روش و منـش باید سرمشق امروز و همیشه ما باشـد, که از مباحث نظرى بـى فایـده و مشکلآفریـن بپرهیزیم.

عنایت به تفسیر قرآن

به جـاست که قارى به معنـى و تفسیـر هـم تـوجه نمایـد, در سخنان امام کاظم(ع) مـواردى از تفسیـر آیـات بیـان شـده مثلا (تـوبه نصوح) در آیه (یا ایها الذین آمنـوا توبـوا الـى الله تـوبه نصـوحا)(11) را چنیـن تفسیـر مى فرماید: بنده به درگاه خدا توبه مى کند و دیگر برنمى گردد و تـوبه نمـى شکند و بـراستـى که محبـوبتـریـن بنـدگـان خـدا در پیشگـاه حق, فـریب خـوردگـان توبه کننده اند.(12)

تفسیر واژه هاى مشکل

در تفسیـر (الذیـن هـم عن صلاتهم سـاهـون)(13) ـ سهو در نمـاز را تضییع نماز مى داند.(14) و یا در تفسیر (الله الصمد)(15) مـى فرماید: (الصمـد الذى لا جـوف له)(16) یعنى صمد کسـى است که تـوخالـى نیست; بدیهى است که اجسام همه توخالـى و داراى هسته مرکزى و پروتـون هستند, و طبق ایـن تفسیر صمد یعنـى غیر مادى و غیر جسم.

بیان مصداق و مورد آیه

شـاءن نزول و یا روشـن تـریـن مصـداقهاى بـرخـى آیات, در سخنان امام بیان شـده است مثل مصـداق (ماء معیـن) که منظور از آن غیبت حضـرت مهدى امـام زمـان(ع) است. در ایـن آیه از انسان سوال شده: (قل اءرءیتـم ان اصبح ماوکـم غورا فمـن یاتیکـم بماء معیـن)(17)یعنـى بگـو: به مـن خبـر دهیـد, اگر آب شما فرو رود, چه کسى آب روان برایتان خواهد آورد؟
و در توضیح (فجار) در آیه : (کلا ان کتاب الفجار لفى سجیـن)(18) مى فرماید: بـدکاران و فاجران کسانى هستنـد که در حق ائمه (علیهم السلام) نافرمانـى و بـر آنان قلـدرى کردنـد.(19) گفتنـى است که بیشتریـن تفسیرهاى آن بزرگـوار در شرح آیه هایـى است که در اثبات امامت و رهبرى و یا بیزارى و مذمت منحرفان از امامت نازل شده است.
در معرفـى مهم تـریـن مصـداق منافقان, کسانـى را نشان مـى دهـد که به ولایت حضرت علـى(ع) ایمـان نمـىآوردنـد, قـرآن کـریـم مـى فـرمـاید:
(هنگـامـى که منـافقـان نزد تـو آینـد مـى گـوینـد:
(ما شهادت مى دهیـم که یقینا تو رسول خدایى) خداوند مـى داند که تـو رسـول او هستى, ولى خداوند شهادت مى دهد که منافقان دروغگو هستند...)(20) ایـن به خاطر آن است که نخست ایمان آوردند سپـس کافـر شـدنـد از ایـن رو بـر دلهاى آنان مهر نهاده شده و حقیقت را درک نمى کنند. امام(ع) مـى فرماید: منظور منافقانى است که نخست ایمان آوردنـد به رسالت پیامبـر(ص) و سپـس به ولایت حضرت علـى(ع) وصـى آن حضرت کفر ورزیدنـد. ب ـ ثواب تلاوت در سخنان امام(ع) ثـواب و آثار تلاوت بسیارى از آیه هـا و سـوره هـا بیـان شـده که نمـونه هـایـى را مـرور مـى کنیـم:
1 ـ هرگاه از چیزى ترسیدى صـد آیه از هر جاى قرآن که خواستـى, بخـوان, آنگاه سه بار بگو: اللهم اکشف عنى البلاء.(21)
2 ـ امام کاظم(ع): نسیـم رحمت الهى در هر روز جمعه هزار بار مـى وزد, و به هر بنده اى هر چه خدا بخواهد مى دهد پـس هر که بعد از عصر جمعه صد بار سوره قدر را بخـوانـد خـداونـد آن هزار رحمت و همـاننـد آن را به او مـى بخشـد.(22)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پى نوشت ها:
1 ـ ارشـاد مفیـد, ص ;235 بحـارالانـوار, ج 48, ص 102.
2 ـ کـافـى, ج 2, ص 606, به نقل از مسنـد الامـام الکاظم(ع), ج 2, ص 11.
3 ـ بحارالانوار, ج 48, ص 104.
4 ـ سوره مزمل, آیه 4.
5 ـ بحـارالانـوار, ج 76, ص ;63 مسنـد الامـام الکـاظم(ع), ج 2, ص 44.
6 ـ مسنـد الامـام الکـاظم(ع), ص 44, نقل از بحـارالانـوار, ج 92, ص 215.
7 ـ بحارالانوار, ج 92, ص 184.
8 ـ کـافـى, ج 2, ص ;418 مسنـد الامـام الکـاظم(ع), ج 2 ,ص 8 ـ 9.
9 ـ همـان, ص ;606 نقل از مسنـد الامـام الکاظم(ع), ص 11.
10 ـ تـوحیـد صـدوق, ص ;224 مسنـد الامـام الکاظم(ع), ج 2, ص 7.
11 ـ سوره تحریم, آیه 77.
12 ـ تفسیـر نـورالثقلیـن, ج 5, ص ;374 مسنـد الامام الکاظم(ع), ج 2, ص 42, با اندکى تفاوت.
13 ـ سوره ماعون.
14 ـ مسند الامام الکاظم(ع), ج 2, ص 47.
15 ـ سوره توحید.
16 ـ مسند الامام الکاظم(ع), ج 2, ص 48.
17 ـ سوره ملک, آیه 30.
18 ـ سوره مطففین, آیه 8.
19 ـ مناقب ابـن شهرآشـوب, ج 2, ص 352, نقل از مسنـد الامام الکاظم(ع), ج 2, ص 46.
20 ـ سوره منافقون ,آیه 3 ـ 1.
21 ـ مناقب ابـن شهرآشـوب, ج 1, ص 559, نقل از مسنـد الامام الکـاظم(ع), ص 41.
22 ـ ثـواب الاعمـال, ص 157, نقل از مسنـد الامـام الکـاظم(ع), ج 2, ص 11.
23 ـ امـالـى صـدوق, ص 361, نقل از مسنـد الامـام الکاظم(ع), ج 2, ص 9.